افراد زیردیپلم 9/96 و بیسوادها 5/95 درصد است.
پایگاه اجتماعی – هرچند بعضی از صاحبنظران جامعهشناسی براین باورند که «طبقه در جوامع امروزی نسبتا بیاهمیت شده است و عموما پذیرفته شده است که یک قرن و نیم پیش، در دوران اولیه توسعه سرمایهداری صنعتی، اختلافات طبقاتی عمدهای وجود داشت و ادعا میشود که از آن زمان تاکنون، نابرابریهای مادی در کشورهای صنعتی تا حد زیادی کاهش یافته است.» اما یکی از جامعهشناسان صاحبنظر در این زمینه میگوید: «تاثیر طبقه ممکن است کمتر از آن باشد که مارکس تصور میکرد، اما کمتر حوزهای از زندگی اجتماعی است که اختلافات طبقاتی در آن تاثیر نداشته باشد، حتی اختلافات فیزیکی با عضویت طبقاتی همبستهاند.» با این توصیفات، میزان رضایت از زندگی هم متاثر از سطح پایگاه فرد است. به عبارت دیگر افراد دارای پایگاههای اجتماعی مختلف میزان متفاوتی از رضایت از زندگی را خواهند داشت.
گروه همالان- یکی دیگر از عوامل مهم در زمینه رضایت از زندگی ، نوع نگرش دوست صمیمی فرد در این زمینه است. گروههای دوستی (همالان) اغلب در سراسر زندگی شخصی اثر و اهمیت خود را حفظ میکنند، به ویژه در جوامعی که تحرک اجتماعی زیاد نیست، اما حتی در جایی که اینگونه نباشد نیز باز احتمال دارد که روابط گروه همالان در محل کار یا در حوزههای دیگر بر نگرشها و رفتار افراد تاثیر مهم و پایداری داشته باشد.
اعتقادات مذهبی _ میزان اعتقادات مذهبی نیز نقش مهمی در میزان رضایت زنان از زندگی دارد. لوئیس، با انجام دادن یک مطالعه در مورد «اثرات دین بر سلامت روانی»، دریافت که افراد دارای نگرش دینی بالا، نسبت به افرادی که سطح نگرش دینی پایینتری داشتند، در عین وسواس بیشتر، میزان روان رنجوری کمتری نشان دادهاند. مطالعه لوئیس، با مطالعات مالتبی نیز هماهنگ است.
رضایت از زندگی مفهوم بسیار نزدیکی با شادکامی دارد. کسی که از زندگی خود راضی است احساس شادی بیشتری نسبت به کسی که از زندگی خود ناراضی است دارد. مرور نتایج بررسیهایی که به بحث شادکامی و دینداری پرداخته با عنوان«تعیین میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و رابطه آن با عمل به باورهای دینی و برونگرایی» نشان میدهد که بین شادکامی، با نگرش عمل به باورهای دینی، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین این بررسی نشان میدهد جوانان دارای سطح نگرش دینی بالاتر، از شادکامی، خلق مثبت، کارآمدی، عزتنفس و خشنودی از زندگی بیشتری برخوردارند.
از سوی دیگر نتایج تحقیقات فراوان در رابطه با رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روانی که خود جزو عوامل تعیینکننده در میزان رضایت از زندگی است، نشان داد که بین این دو، رابطه وجود دارد و فشارهای زندگی مشترک با آسیبهای روانی، مخصوصا افسردگی، اختلالات اضطرابی و بیماریهای جسمی مرتبط است.
در کنار عوامل بالا نمیتوان نقش رضایت شغلی را درضایت از زندگی از نظر دور داشت. پژوهشها نشان میدهند میزان رضایت از زندگی افراد شاغل، بیشتر از افراد بیکار است و همچنین اشخاصی که به کارهای تخصصی مشغولند، نسبت به کسانی که دارای مشاغل تخصصی نیستند، احساس رضایت از زندگی بالاتری را گزارش کردهاند. در بحث رضایت شغلی و رضایت از زندگی، بررسیهای فراوان، نشان دادهاند که وقتی کارکنان، کنترل بیشتری بر کار خود دارند و به آنها اجازه داده میشود که درباره هدفها و ساعات کار خود تصمیم بگیرند و در تصمیمگیریها دخالت داده شوند، رضایت شغلی و در نهایت، رضایت از زندگیشان بیشتر میشود
کلمات کلیدی: